وبلاگ جونموبلاگ جونم، تا این لحظه: 11 سال و 30 روز سن داره

خاطرات یه دخمل 13 ساله

تولدمه هوووووووووووورررررررررا

    سلام سلام صد تا سلام به خوشحالی روزی که متولد میشی امروز توووووووووووووووووولدمه هووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووورا من      ساله شدم   حالا جشن شروع میشه مهمونا هم دارن میان خوش اومدین حالا برقصیم و شعر بخونیم اینم کیک تولد کادوی ها هم که دارن میرسن مرسی از همه  دوستون دارم نظر بدینا یه نظر کوشولو هم بسه مرسی بای بای              ...
8 تير 1392

هوررررررررررررررا

سلام سلام سلامی با خستگی وقتی که توی سه روز 19 ساعت بدمینتون بازی میکنی! اول:یه دنیا ممنون که بهم نظر میدین و خاطراتمو میخونین ببخشید 4 روز اینترنت نداشتیم نمیتونستم نظراتتون رو بخونم دومی :باید بگم الان در قفله سینا داره میکشتم از گریه باهام لج کرده دوباره داره برق اصلی کامپیوتر رو قطع میکنه حالا بگم از این روزا یکشنبه رفتیم یه 3 ساعت تمرین کردیم و بازی کردیم چون فرداش مسابقات داشتیم برای کشوری فرداش ساعت 8 رفتیم ساعت 9 هم بازی داشتیم (باید بگم زمسن اخری خانه ی بدمینتون گنبد طلسم شدس خداییش هر چی باختم همون زمین بود با مائده گیم دادم باختم ولی وقتی یه همینطوری الکی بازی کردیم 8-21بردمش! من دوبل دوم بودم و یا...
21 خرداد 1392

ثبت نام کردیم. حتما ادامه رو بخونین

سلام.بالاخره عزممو جزم کردم و شروع کردم به نوشتن .3 بار دارم متن به این درازی رو مینویسم و هنوزم پاک میشه اگه این دفعه پاک شه با وبلاگم قهر میکنم! اون رفتیم ثبت نام خیلی خوب بود مدیر امسالمون یعنی اول راهنمایی با مدیر امسالمون 2 یعنی همون شیشم دوتاشون هم خیلی مهربونن  فکر کنم دبیر مرد داریم! البته فکرشو کنین برای ماها ترمی یعنی همون سالی 550 هزار تومن برای فرهنگیها 150 هزار تومن اخه 400هزار تومن تخفیف در این حد ؟ ادامه ی مطلب بعد اون رفتیم بریم دارو های پوست محدثه رو بگیریم و از اونجایی که منم جوش زدم منم رفتم دکتر و به منم دارو داد یه کرم صد افتاب فرانسوی مخصوص کودکان     یه صابون ...
9 خرداد 1392

یکی از بهترین خبــــــــــر های دنیا

سلام سلام سلام سلام تیز هوشان قبول شدم خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی خوشحالم خیلی قد اسمون قد کهکشونا خیلی زیاد جایزمم دوربینه (چون فعلا لب تاب دارم)همون دوربین دومیه خیلی خوشحالم خیلی خیلی خدارو شکر.. منو این همه خوشبختی محاله منو مریم و محدثه(اوا)و مبینا و یاسمین  اه هممون خوشحال بودیم یاسمین گریه میکرد در حد دنیا خوشحالم دوستون دارم بای
4 خرداد 1392