وبلاگ جونموبلاگ جونم، تا این لحظه: 11 سال و 20 روز سن داره

خاطرات یه دخمل 13 ساله

دراستانه ی 93

سلام به دوستان خوبم ..امید وارم دم عیدی حالتون خوب خوب باشه اول شروع میکنم از روز اخر مدرسه زنگ صف که خیلی خوب اهنگ نوروزی گذاشته بودند و یکی برگشت گفت کی میتونه این جمله رو 3 بار بگه؟فقط دست من بالا رفت.گفت تند تند باید بگی منم اینقدر تند گفتم که خودش بیچاره قاط زد.هههه یه رو کم کنی از دبیرستانیا کردم مشت...3 زنگ اول که در حد فیفا پشیمون بودم چرا رفتم مدرسه ولی زنگ اخر دبیر فیزیکمون رفت و مانم رفتیم تو حیات پشت نمایشگاهمون که اصلا تو دید نیست ..به عبارتی پاتوق دست زدیم..اهنگ خوندیم نمایش نامه و حتی شعر عمو پورنگ و خلاصه خیلی خوش گذشت که یه دفعه مدیر منو صدا کرد(منم گفتم حتما صدا ها رو شنیده و پدرمون در میاره بد بخت شدیم رفت)همه بچه ها...
28 اسفند 1392

افتابی به رنگ سفید

سلامی به قشنگی دیدن شکوفه رو درخت وغم از دست رفتن بانوی عالم خوب این  روزا حالم خوبه ...جدا از یکشنبه که گند خورد به اعصابم... دیدم همه چی رو 20 شدم ماهیانه الا انشا.. بعد دیدم فاطمه پ کل فارسی هاشو گرفته 20!! بد تر از اون فاطمه س هم که همه چی شو گرفته 20 مثل همیشه تا یکم نمرش بالا تر میره خود نمایی میکنه ..از دبیر فارسی پرسیدم مشکلم چیه..گفت 2 نمره کم کردم واسه تند خوندنت(ناخوداگاه من و بابام خیلی تند حرف میزنیم به طوری که بیشتر دوستای دو رو بر و صمیمیم مثل مریم و محدث حرفامو میفهمن... و یک خبر که خیلی خوشحال شدم این بود که یک نظر خصوصی از دبیر زیست شناسی عزیزم گرفتم که ناراحتیام از ذهنم پرید...خداییش ذوق مرگ شده بودم... ...
24 اسفند 1392

روز های اسفندی

سلام... دارادادام بالاخره پست تصویریم رو براتون اماده کردم..از روز برفی تا کار های سینا و اعصاب خوردی هاش .عکسا ادامه ی مطلب حالا امروز رو بگم...ما سر این ماکتت زبان با هم به تفاهم نمیرسیدیم...هی میوفتاد عقب اخه هر کی میگفت با یه چیز درست کنیم...بعد امروز بعد کلی زحمت اوردم بعد دبیر زبانمون با کمال پر پرویی گفت : این رو درست کردن واقعا که!!!منکه به این بیست نمیدم چون کارتون زیاد تلاش کرده به چشم نمیاد گروهتون باید دوتا ماکت درست کنه...عجب ادم بی چشم و رویه این.... هیچی دیگه ما گردی های انگور رو درست کردیم بردیم دادیم خونه اواشون ..اوا هم مخیواد حروف انگیلیسی رو درست کنه..   حالا اتفاقاتی که تازگیا رخ (هههه)داده ...
4 اسفند 1392

من برگشتم.

سلام برگشتم با یه پست خوب شااااید خوب خوب تازگی ها برف اومد  و من خیلی خوشحال شدم.ولی دو هفته هم که اینترنت نداشتم. تا چند روز پیش هم هوا بهاری شد و بود و الان بارون میاد. مدرسه هم هست.ایدا خیلی حرصم میده سر ماکت زبان و فارسی و عربی خیلی گیر کردم. مدرسم با تیوپ و رنگ یک چیزایی درست کرده نگو !!!از هر چی وسایل دور ریختنی کلی چیز درست کردیم. امتحان ریاضی دادم که از الان یه غلط خودمو میدونم.اقای حبیبی گفته چهار شنبه نفری یه بسته دستمال کاغذی بیارید دستمال مدرسه کرایه گریه های شما نمیشه!!!خیلی طولانی بود و من سر وقت کم اوردن بی دقتی کردم. یه ازمون پیشرفت تحصیلی دارم که بایدد بشینم بخونم.  مدرسمون به لب تاپ ها کم تر گیر م...
28 بهمن 1392

سلام به همه

سلامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اینجااااااااااااااا دااااااااااااااااره برف میاد  هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــورا دیگه واسه کارنامم ناراحت نیستم. ممنون از نظرات دوستان خوبم از همه تون یه عالمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه خیلی خوحشالم الان. هرچی بگم بازم کمه بزودی یه پست زیاد میزارم. هههههههه.راستی پست قبلیو ولش کنید مهم الانه که دیگه ناراحت نیستم قالب چطوره؟حالا تازه زمستون شده این روزا شدم شکیب .خداییش قشنگ بازی میکنم به خصوص سوسک توله رو! بای بای   
11 بهمن 1392

من ناراحت.تولدت مبارک

سلام دوستای خوب من . شرمنده که این هفته در گیر کارنامه ها بودیم شدم 19.93و خیلی ناراحتم نه چون 20 نشدم چون حقمو خوردم.مدیر جلوی ماماننم خیلی خوب حرف زد وقتی اونا رفتن جلوی دبیرستانی ها ضایم کرد. د تر از اون دختره ی بوق که فرق میکروفن و بلندگو رو نمیدونست(بخدا)حالا اینجا به اعتراضش گوش کردن و از نوزدهو شصت شد مثل من نوزدهو نودو سه چهارشنبه هم مثل این که دبیر ریاضی میخواد بهش بیست بده تا بشه بیست.نمیبخشمشون . خیلی ناراحتم. سادین زندگی نیما یوشیج که یک و نیم نمره بود رو خالی گذاشت و معدلش شد بیست در حالی که سوال یک و نیم نمره داشت. نمیبخشم. نمیبخشم. حتی به حرفام گوش نکردن اونا ولی به به کوثر گوش کردن راضی نیستم. اوای بیچاره رو...
6 بهمن 1392

امتحانات تموم ش یهووووووو

سلوم با حس تموم می امتحانات خو دیگه میشه گفت بد بخت شدیم رفت چون از این به بعد تا ساعت 2 مدرسه باشی..تازه اخر هفته کارنامه ها رو میدن منم  معدل یست یوخده!! تازه باید رویه طرح بافت کار کنم واسه دبیر هنر/بشینم قران و عربی و فارسی بخونم خالا امروز امتحان اجتماعی اخر اسونی یعنی خیلی اسون یه سوتی دادم در حد یورو فیفا دوازهده که ابرمون رفت خبر خوب فکر کنم چارلی زنده بمونه... امتحان قبلی از شهر (ا)که مدرسمون اونجاس اومدم شهر خودمون که (م) باشه..بعدش بجای اینکه برم خونه رفتم مدرسه شاهد پیش دختر داییم البته به مامانم گفته بودمااا نبودین کلی از هم کلاسی هامو دیدم غزاله ایلینو.. از اونجایی که میخواستن به فاطمشون ورقه امتحانیشونو بدن ...
28 دی 1392

فیلم

سلام اومدم با یه پست تقریبا کوتاه خبر بد اینکه نیم نمره فیزیک و شیمی و املا غلط دارم ولی اشکال نداره خدا رو چه دیدی شاید نمره بدن (اعتماد به سقف!!) امروز هم امتحان زبان داشتیم که فوت اب بود...حقیقتش یه کاری کردم به یه بنده خدا که خیلی سر یه سوالی گیر کرده بود دلم سوخت یه راهنمایش کردم.... ولی بد تر از اون اینکه ا ساعت و نیم منظر سرویس بودیم....یعنی دیگه داشتیم میمردیم سه بار که زنگ زدیم منی که همیشه ساعت9 خونه بودم ایندفه 10 و ربع اومدم دستامم خشکی زده در حد فیفا همچنین صورتم بخاطر همین با خودم مرطوب کننده اوردم و یکی از دوستام بهم یواشکی گفت که اینجا از سر حسودیم مرطوب کننده ی دستش افتاده تو حیاط بچه ها هم زودی بردن دادن به ناظم ناظمم ...
21 دی 1392
1