من و این روزا
سلام امروز اولین روز تعطیلیمه
صبح ساعت 10 پاشدم مامانم میخواست بره خونه مامان بزرگم منم رفتم خونه داییم
نمیدونین بهاره چه با نمک حرف میزنه
بعد از اینکه تلوزیون نگاه کردیم گفتیم بیا نفری یه سالاد درس کنیم حال میده
اون درست کرد بدک نبود البته من اینو از شوخی میگم
در ضمن ماله اون یه دسر داشت ابمیوه ی پرتقال بود با ماده ی داخل یه خیاری هم بود ولی باید سرد میشد من فقط یکم نعناع خوردمو پودر پرتقال بخاطر مین گفتم بدک نبود وقتی که من درست کردم اصلا سالاده باهات حرف میزد میگفت منو بخور(اعتماد به نفسو دارین منی که درس کردن یه نیمرو هم بلد نیستم)البته اسمش سالاد نیست و از میوس حالا بزارین یه خوشکلشو که درست کردم میزارم شما هم بیکار شدین درس کنین و لذت ببرین
رسیدیم به بحث اشپزی اینم بگم دختر عموم که تهرانه انواع شیرینی و نیمرو و حتی پیراشکی هم بلده!
ولی من هیچی !
یه کوچولو از دست یه بنده خدا(توی فامیل )ناراحتم کارش جالب نبود
بعد اینکه اومم خونه تموم پنکه ها رو روشن کردم (صرفه جویی در حد مرگ) کم مونده بود اسپیلت بزنم مثا اینجا گلستانه باید خنک باشه ما از بوشهر که اومدیم گرما رو به گلستان هدیه کردیم والا!
البته بوشهر که خیلی گرمه اونایی که اونجا زندگی کردن میدونن ولی استان بسیار زیباییه گلستانم همینطور!
غروبی در مرز دیوانگی بودم مامانم داشت مربا درس میکرد داداشمم از الان واسه من فرمانروایی میکنه میگه(اینا به زبون خودشه) پشت کامیتر ناقلا ببینم حالا میام کنارش بشینم میترسه من مودمو روشن کنم بیام اینتر نت بچه دوساله پر رو میگیره مودم میزاره پشت مانیتور تا من میام حتی کنارش بشینم میگه برو درس بخون!میبینین من چه قد گناه دارم
الانم رفتن خونه خالم اومدم اینجا تازه اینتر نتم نداشتیم منم حوصله هیچ کاری رو نداشتم بعدش دیگه بابام اومد شارژش کردو من الان در خدمت شمام
راستی اموزش اینجوری نوشتن رو میتونین از اینجا یاد بگیرین .خدایش خودم کشفش کردم اینم وبه خودمه !(الان وژدانم میگه خوب خوب به خودت مغرور نشو!)(ممنون اوا جون)
فردا هم بدمینتون نداریم دعا کنید استانی قبول شم 20 تیر قراره بریم تهران برای مسابقات کشوری
دیروز چه روز بود هم همدیگه رو بقل کردیمو از هم دیگه خداحافظ کردیم چون ما دیگه شکیبا رو نمیبینیم و مهدیس هم ازما جدا میشه
بزودی میخوام نقاشی هامو بزارم بای بای
جمله نوشته ها:خاطرات چوب های خیسی هستند که نه میسوزند و نه خاکستر میوند پس این چوب های خیس را با خاطرات خوب بسازید