یه هفته و کلی کاااااار
سلام به دوستای عزیزم با غیبت های زیاد.
دوشنبه انشای به اون خوشملی نوشتم و رفتیم مصلا برای 13 ابان.اوه همه ی مدرسه ها بودن .مهدیسم اومده بود کنار ما نشست.ناظممونم گفت بدو برو.........
هیچی دیگه خانوم علی اکبر ی هم اومدو...
سه شنبه علوم فیزیک و اجتماعی داشتیم اجتماعی خیلی خوب شده بود.یه فکر بکر واسه طرحام ریختم که کاملا نابود شد و گریم سرش دراومد.
یاسمین هم که اصلا سر گروهی بلد فقط سر گروه مریم بوود.
چهارشنبه که خانوم کریمیان لج منو دراورد فرت و فرت ایراد میگیره
بعدشم ریاضی و اقای حبیبی .ولی خوبیش اینه یه ربع اخر بکوب داستان باحال و عکس مکس جالب میزاره حصلمون سر نمیره.
زنگ بعدشم کمپیوتر داشتیم و کد نویسی.زنگ اخرم کارنامه ماهانه هارو دادن.محدثه بنده خدا عالی میشد بهش خوب داده بودن.
پنج شنبه کلا در دروس گذشت.
جمعه هم مشقای شنبه.اینم بگم مسجدم خوب بود.ما که همیشه رو سکوش چون خیلی شلوغه.
شنبه:صبح رفتیم مدرسه دیدم یه بوووووووووووق گرفته گلمو یعنی کاکتوسمو از ریشه کنده یعنی پنج نمره زیست.فرت هوا.خانوم سعیدی هم گفت برو دوباره بکار .بهش ایمیل میدم یک حال میده که نگو.
ریاضی و هدیه که راجی امام حسین گفت.لعدنت بر این یزید خرررررررر
یه شنبه هم خانوم مجیدی پدرمونو دراورد گفت با پینت نقاشی هرم غذایی رو بکشیدما هم زوم کردیم موموب ه مو کشیدیم حالا برمیگرده میگه شما خیلی کندین.
دوشنبه هم یعنی امروز امتحان قران داشتیم.که نمیدونم چیکار کردم.بعدش عربی و فارسی.
فردا هم علوم و فیزیک و اجتماعی.مشقای امشب :پاک نویس زیست.تمرین ریاضی.خوندن فیزیک علوم و اجتماعی.
20 ابان 92 .15:16
پ.ن:امشب اگه بیکار شدم دوتا پست تصویری میزارم.نقاشی و باغچه هامون و گلم
فیلم های مورد علاقم.تا بیکار نشم نظرارو تایید نمیکنم به بزرگی خودتون ببخشین.
پ.ن2:بگم از زنک عربی که هرچی از دهنم در میاد درسته.هفته پیش جمع مکسر یه چی رو با تمسخر به اوا گفتم دبیرمون گفت احسنت.حالا نمیدونم چیکار کنم.
امروزم راجب ضربالمثل معادل یه جمله عربی همین جوری پروندم دوباره درست دراومد.بای
جمله نوشته ها: یک درخت هرچقدر هم که بزرگ باشد با یک دانه آغاز میشود, طولانی ترین سفرها با اولین قدم. (لائوتسه)