وبلاگ جونموبلاگ جونم، تا این لحظه: 11 سال و 27 روز سن داره

خاطرات یه دخمل 13 ساله

افتابی به رنگ سفید

1392/12/24 22:22
نویسنده : سوگند ❤سپیده
380 بازدید
اشتراک گذاری

سلامی به قشنگی دیدن شکوفه رو درخت وغم از دست رفتن بانوی عالم

خوب این  روزا حالم خوبه ...جدا از یکشنبه که گند خورد به اعصابم...

دیدم همه چی رو 20 شدم ماهیانه الا انشا..

بعد دیدم فاطمه پ کل فارسی هاشو گرفته 20!!

بد تر از اون فاطمه س هم که همه چی شو گرفته 20 مثل همیشه تا یکم نمرش بالا تر میره خود نمایی میکنه ..از دبیر فارسی پرسیدم مشکلم چیه..گفت 2 نمره کم کردم واسه تند خوندنت(ناخوداگاه من و بابام خیلی تند حرف میزنیم به طوری که بیشتر دوستای دو رو بر و صمیمیم مثل مریم و محدث حرفامو میفهمن...

و یک خبر که خیلی خوشحال شدم این بود که یک نظر خصوصی از دبیر زیست شناسی عزیزم گرفتم که ناراحتیام از ذهنم پرید...خداییش ذوق مرگ شده بودم...

روزای هفته هم گذشت که ما برنامه ریزی کردیم از یکشنبه یعنی فردا نریم مدرسه که مدیر دستمونو خوند و گفت اگه نیاین معدل نوبت دوم صفر...

نمیدونم میشه یا نمیشه ولی فکر کنم دبیر علوممون قبول کرد که سه شنبه فیلم بینیم..ههه

هانم قدرتی دبیر احتماعیمونم که عشق ...اینقدری دوسش دارم نگو..

خیلی خوبه همشیه مهربونه..

خونه ما هم بعد 10 روز رنگ فرشو دیروز به خودش دید دیگه فقط اتاق من مونده که الان اتاقم خالیه و فقط میزم توشه که مامانم داره مرتب میکنه و بنده هم بالپ تاپ در خدمت شمام..

یک شنبه که فوق عصبانی بودم بابام رفت بیرون کارداشت وقتی برگشت دستش یه لپ تاپ دیدم که خیلی خوشحال شدم....الانم با همون درم مینویسم...البته من یک لب تاپ داشتم که وقتی یه ساله بودم بابام خریده بودش اون موقع بالاترین مدل لب تاپ  بودو و الان پیری شو به رخ بقیه میکشه ..اونم خیلی دوس دارم و نگه میدارم..هنوز هیچی تو لب تاپم نیست و باید خوصله کنم و با 4 تا فلش 8 گیگ بشیم کل درایو 70 یا بیشتر گیگابایتیم رو بریزم توش...

نصمیم گرفتم کارت عیدی رو امسال درست کنم امروزم رفتم لوازم تحریری و مقوا با تقویم 93 گرفتم..

زنگ ریاضی که یه عالمه خندیدیم ...به قول دبیر ریاضیمون میگه همه سر ریاضیگریشون در میاد شما میخندیدین..و امروز دوباره بهمون استراحت داد(اکقر اوقات وسط درس یه استراحت میکنیم)

زنگ هدیه هم خوب بود و بعدش دوباره ریاضی داشتیم که بهمون دوتا ورق داد تا حلش کنیم.گفت هرکی اسن سوالا رو ت ودفترشم بنویسه بهش دو نمره مستمر نوبت دوم میدم..دبیر عربی بد اخلاقمونم به هممون به عنوان عیدی یه روز نامه دیواری اندا خته که باید درستش کنم و تا دوشنبه تحویل بدم..

سینا فوق العاده شیطون و زورگو که من اونو ب ش ار ا س د ,ش م ر و زورگو و یا دیکاتور صداش میزنم اینقدر که بهم زور میگه...ولی خیلی هم دوسش دارم

پنج شنبه رفتیم خرید و هر چی میخواستم واسه عیدم کامل شد به سلامتی...راستی !امروز زنگ زیست دبیر عزیزم بهم گفت که میدونی اسم سکی از دوستای صمیمیم سپید بوده؟چرا دروغ ولی دوست داشتم بگم کاش جای اون من بودم

عکس لب تاپم رو با اخرین پست تصویری 92 میزارم

چند روز پیش بارون اومد و تازه حرف مریمو فهمیدم خواستم به اسفند بگم:ببین اسفند شاید فکر کنی بهت کم توجه میشه ولی اینو بدون ذوقی که توی ماه تو واسه بهاره تو خود فروردینش نیست..پس خوشحال باش که قلب خیلیا شاده

blooming tree wallpaper 10 عکس های پشت زمینه زیبا از شکوفه درختان

امروز صبح هوا به طرز شگفت انگیزی افتابی بود و عالی ولی از ساعت 10 به بعد هوا دوباره بهم ریخت

ایام فاطمیه رو به همتون تسلیت میگم

http://dl.aviny.com/Album/mazhabi/ahlbeit/ZAHRA/kamel/130.jpg

به قول یکی از دوستام:تا درودی دیگر بدرود

جمله نوشته:

آتش زدن به خانه مولا بهانه بود / مقصود خصم، کشتن بانوی خانه بود / با آن همه سفارش پیغمبر خدا / پاداش دوستی علی، تازیانه بود / آن شب قویترین سند غربت علی / تشییع مخفیانه و دفن شبانه بود

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

زهرا
26 اسفند 92 13:27
سلاموووو خسته نباشید وبت خیلی باحاله خوشم اومد به منم سر بزن خوشحال میشم دوست داشتی لطفا لینکم کن بعد خبر بده تا لینک شی مرسییییی منم 12 سالمه و از اشناییت خوشحالم
mozhdeh
26 اسفند 92 19:51
slm webloget ghashnage b manam sar bezan
عشق یعنی
27 اسفند 92 9:13
تق تق تق فش فشه، فاصلمون کم بشه، هیزم و نفت و آتیش، دوست دارم خداییش، سیب زمینی به سیخه، عکس گلت به میخه، غماتو بیار فوتش کن، کینه داری شوتش کن، هوا بهاری میشه، سرما فراری میشه، زردی ازت دور بشه، هر چی میخوای جور بشه. سوختن غمهایت را در آخرین ۴شنبه سال آرزو دارم
سوگند ❤سپیده
پاسخ
ممنونم قفل جون
اوا
14 فروردین 93 13:05
خواهش .........ازفاطمه خبری داری؟؟؟
سوگند ❤سپیده
پاسخ
اونم هست