وبلاگ جونموبلاگ جونم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه سن داره

خاطرات یه دخمل 13 ساله

اندر حوالات اين روزا

1392/2/5 20:21
نویسنده : سوگند ❤سپیده
165 بازدید
اشتراک گذاری

سيلوم به همه بنده توي درس ها گمشدم اين هقته هم بايد ميزاشتن هفته ي مريضي چون 2 روز مدرسه نرفتم و يه روز هم رفتيم اردوووووووو

فردا هم ازمون داريم

منم بايد تا بيستم همينجوري درس بخونم و درسو درس

ولي بعد بيستم بايد امتحان هاي خردادو بديم و يه خدا حافظي جانانه با ابتدايي جان بكنيم كه با اين سال اخري گلي بر سرمون كاشت كه هيج وقت تجربه هاش مصل گلبرگاش پژمرده نشدن بعد امتحانات ميخوام كل شيشم و ابتدايي رو توي يه متن دراز بزارم

حالا تا اون وقت زندگي =درس درس درس

اگه ما چند نقر با هم قبول شيم؟اگه نشيم؟از هيچي خبر نداريم..

راستي چهار شنبه فينال داريم فينال مسابقه نقاشي بين منو/مريمو/اوا/فاطمه/ساينا

برنده شدن هيچ مهم نيسن مهم اينكه حال كنيم

تازه دوشنبه هم امتحان رياضي داريم كه طراحش منو مهديسيم

شنبه هم امتحان املا كه طراحش اوا جونه

كلا ما فقط امتحان داريم

.

.

.

.

با اجازه مريم جون و مامان ريحان عسلي

جمله نوشته ها:هر جاي دنيا كه باشي خدا يه پله از تو بالاتره ..نه بخاطر اينكه خداست ميخواد دستتو بگيره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)