اين چندروز
سلام دوستاي خوبم.
دوباره با مجبور شدم با لب تاپ بيام.سرعت پايينه و شكلك بزرگارو كپي نميكنه اخه حجمشون يكم بالاست.بازم شكلك ها زرد شد.واقعا شرمنده...
اگه غلت زياد دارم ببخشيد.رايتب تو لپ تاپم اون فونتو نداره و كلا اينجا همه چي در همه!!!
كاملا اعصابم داغونه ..
اخه اون روز بابام بلندگو خريده رفتيم زديم به كيس ديديم كار نميكنه..
در حقيقت اينقدر طاها گلي با سيم ها ور رفته و جابه جاشون كرده كه كيس هنگ كرده.وقتي هم چايي ريخته اتصالي به بلندگو هم رسيده و ورودي بلندگو از داخل كيس سوخته
يه اتفاق ديگه هم به لطف دختر عمه ي گرامي افتاده كه ديگه نميگم....
*************************************
روز دوم هم خوب بود.دبير اجتماعي مون اومد.خانوم خوبي بود.ولي يه خبر بد داد:امتحان اجتماعي از كل سال قبلو كاملا حالم گرفته شد
بعد اون دبير علوممون خانوم صحرايي كه ايشون هم خانوم خوبي هستن.مارو گروه بندي كردن و بهمون يه تحقيق دادن درباره ي بلا ي جان من تو پنجم و شيشم:جابربن حيان
كه با اون جشنواره ي مسخرش منو از درسم انداخت(دانشمند بزرگي هستن ولي جشنوارش خيلي سختو و دردسر سازه من يكي دو ماه كلاس نبودم و همش تو اتاق كار براي اين جشنواره )
كه به دليل خرابي كيس هنوز تحقيق رو تايپ نكردم.
زنگ اخر يه دفعه يه خانوم جوون اومد تو كلاس كه خيلي زيبا بودن و قيافه هم حيلي مهربون.
البته با كفش پاشنه بلندو مانتوي بالاي زانو (نميدونم چطوري مديرمون راش داده)يكي از بچه ها گفت شما دبير چي هستين؟؟؟گفت اول همه مقنه هاشونو درست كنن چه وضعشه(به خدا فكر نميكردم اينجوري باشه)گفت كه دبير زيسته و اينقدر خشن حرف ميزد كه مگس جرات نداشت بال بزنه!!!!
بعد يه دفعه ناظم اومدو گفت شما بايد امروز برين اون كلاس و اين كلاس اين زنگ فيزيك داره
قتي رفت كلاس رفت رو هوا از خنده و دست زدندبير فيزكمون هم همون دبير علوممونه
تو سرويس كه بوديم همه چي رو راجب دبير زيست از مريم پرسيديم.
يه چيزايي ميگفت كه مو به تنمون سيخ شد.اينم قانون هاش:
1- رو تخته هيچي نباشه حتي به نام خدا!!بعدا خودم مينويسم.تازه اگه تخته خوب تميز نباشه نماينده كلاسو ميبرم دفتر!!!"(بخاطر همين سر كلاس بعدي كه نمايند رو انتخاب ميكرديم دستمو بالا نبردم.مگه ادم جرات ميكنه؟؟)
20-2 يعني عالي/19 خيلي ضعيق و 18 خنگ من فقط بيست ميخوام.
و كلي چيزاي ديگه...
**********************************
دوستان گلم ادا مه ي مطلب.
چون قالب ادامه رو عوض كردم
روز هاي پاييزي رو براتون شاد شاد ارزو ميكنم
**********************************
جمله نوشته ها:انروز كه همه دنبال چشم زيبا هستند تو به دنبالنگاه زيبا باش.
خنده نوشته ها:امروز يه كليپس ديدم.يه دختره ازش اويزوون بود!!!
فرداشم خوب بود.دبير هنر اومدو رياضي و ورزشو پورشي..
ولي اين پرورشي كه مشاورمون هم بود مارو از زندگي نا اميد ميكرد ميگفت شما فرضا صد سال عمر ميكنين سي و دو سال براي رسيدن به ارزو هاتون اصلا 48 سال 52 دو سال ديگش با چه هدفي هر چي ميگفتيم رد ميكرد.يكي گفت خود كشي ميكنم و كلاس رفت رو هوا
دبير ورزشم بد نيست اما سختگيره اونم بهمون يه تحقيق چسبوندو رفتيم تا با چند تا از دوستام منو ياسي و اوا به همراه دو تا از هم كلاسيها كه ژشتم ميشينن ملقب به مسي و رونالدو ..فوتبال كه تو1و ازمون گرفترفتيم وسط بازي
اين مسي حتي جامداديشم بارسلونه!!!
**********************************
هيچي ديگه هم كلي مشق داشتم و از ديشب دستام شكست تا نوشتمشون .چند تا دفتر هم خريدم.
بچه شايد يكم دير بيام اخه هم كلي كار دارم و هم كيسمون داغونه
مرسي كه تا اخر خوندين