وبلاگ جونموبلاگ جونم، تا این لحظه: 11 سال و 29 روز سن داره

خاطرات یه دخمل 13 ساله

دبیر زیست!!و بچه های مدرسه

1392/7/7 15:39
نویسنده : سوگند ❤سپیده
349 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به دوستان عزیزم.

هیچ وقت فکر نمی کردم که وقت نکنم بیام وبلاگ نویسی ولی الان واقعا میفهمم راهنماییی یعنی چی.

مثلا الان.ما فردا امتحان فارسی داریم از کل شیشم.امتحان ریاضی داریم از کل شیشم.باید تحقیق علومم امشب بنویسم.

از اون طرف باید برم یکم مطلب راجب زیست بخونم و اطلاعات پایمو قوی کنم.یه تحقیق گروهی هم راجب رشتمون بسکتبال داریم.دبیر پرورشی هم گفته دو تا انشا بنویسید.همشم باید تا سه شنبه اماده شه..........    

 بالاخره برق و پنکمون وصل شد...

و حالا تقریبا همه ی دبیرا رو دیدیم.مهربون زیاد داریم. اما سختگیر هم همینطور مثل دبیر زیستمون که کم کم داره ازش خوشم میاد.

قبل اینکه بیاد رفتیم گچ سالم اوردیمو و همه جا رو تمیز کردیم.خودش اومد خندش گرفت.ولی هنوز سر قانون های سرسختانش هست.تازه فوق لیسانس زیست و مهندسی ژنتیک داره.درس ها هم خوب بود ولی اینکه این همه تحقیق و امتحان داریم اعصابمو به هم ریخته....

ولی از یه موضوع خیلی ناراحتم و اونم بی فرهنگی دوستای مدرسه مه....

خوب یه چیزی که اسم واقعی من سپیده هستش و اخرین بارم بخاطر اینکه تو اینترنت مسخره میشدم یه اسم مستعار گذاشتم.

ولی الان دوسه ت  از بچه ها شورشو دراوردن.چپ میرن راست میرن اسممو مسخره میکنن.

سپیده ی چهار چشم

سپیده از اون رو که بابات تاکسی خریده..

سپیده یکم دیوونه شو حال کنیم.

دیگه اینقدر ناراحتم که م مونده اشکم دربیاد.اخر کارم به این میرسه که به مدیر بگم اخه یعنی چی مگه اسم من چشه؟؟؟؟

کم کم هوا داره جلوه ی پاییزی شو میگیره... و هوا هم خوب..

حالا ناراحتی هارو فراموش میکنیم و شروع میکنیم به گفتن چیزای باحال

از این خوشم میاد که دبیر زیست اصلا و ابدا به خود شیرینا رو نمیده.یک دوتا از فامیلاشم تو کلاسن.خیلی وضح گفت ونارو اذیت میکنه و هر چی سوال سخته میندازه واسه اونا.

یکی گفت اجازه کاشکی همه ی روز شما بودین.تازه ما هم وقتی شما رفتیم دست نزدیم.

دبیرمونم گفت:یه کار میکنم از حرفت به توبه بیوفتی...شخصا دیدم که تو هم دست زدی و حرف نباشه حقم داشتین چون من بد جنس ترین معلم زیست شناسی هم.!!!

بعدش یکی رفت خودشو خوب کنه گفت اجازه ما از دبیر های سختگیر خوشمون میاد.

دبیرمون هم گفت: یادم نمیاد از تو نظر خواسته باشم و دختره سنگ رو یخ شد..

 

امروز سر زنگ حرفه و فن.چون کتاب نداشتیم یه سوال داد که این بود :

2 تا ظرف داریم که میدونیم یکی سه لیتری و یکی ده لیتریه..ظرف ها هم خط مدرج ندارن و نمیتونم برای مشخص کردن روشون خط بزاریم.چجوری هضشت لیتر اب داشته باشیم؟

که منو اوا حلش کردیم.

دبیر انگیلیسی مون هم بدک نیست ولی خیلی گیر میده...

خوب اینم از پست سوم پاییزی مون.یه چیزی الان این فونتی که همیشه مینویسم میاد.اخه بی کامران شده تو کامران واسه خودم نوشته هام با خط اریال میاد ولی با تو کامران همینجوری که همیشه مینویسم.

حتما حتما اینو بگین.

7/7/92

 

جمله نوشته:زندگی میکنم.حتی اگه بهترین هایم را ز دست بدهم.

چون این زندگی کردن است که بهترین هارا را برایم میسازد.


خنده نوشته ها:دکتر ها میگن بعد هر چهل و پنج دقیقه پشت کامپیوتر 20 دقیقه استراحت کنند.یکی نست بگه اگه من حالیم میشد زمان کی میگذره که 4 بار چاییم سرد نمیشد!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

مامانی باذوق
7 مهر 92 17:05
سلام عزیزکم..چه خبر ؟خوبی گلم این معلم زیستتون خیلی باحالهراستی از حرفای بچه های مدرسه دلگیر نشو یه چیزی می خوان بپرونن تا ناراحت شی ولش ..خیلی هم اسمت قشنگه ..حرفاشونو گوش نکن..خیلی زیبا می نویسی سپیده جوووووووون..بی صبرانه منتظر پست جدیدتم.. ان شالله در درسات موفق باشی دلبرکم


مرسی از نظر قشنگتون.
ساغر
7 مهر 92 18:26
وای معلم زیست ما انگار مارمولک


دبیر زبان مهربون


دبیر قران انگار____


سانسورش کردم


بووووووووووووووووووووووس






وای چرا توهین میکنی
ღjananღ
7 مهر 92 20:18
آره بابا ســـوگــند انــقــد از ایــن خــود شــیــریــنــا بــدم میـــاد!!!
راســتــی اســم اونــایــی رو کــه مســخــرت میــکــنن بــگــو تــا بــهــت یــاد بــدم چی بگــی!!!


نمی خوام عزیزم..
مامانی باذوق
8 مهر 92 9:22
عزیزم خصوصی داری
عشق یعنی...
8 مهر 92 11:51
چه خاطرات با مزه ای
این روز ها می گذره و وقتی بعدها بیای بخونی کلی لذت می بری
حتی از اذیت کردن دوست هات هم خنده ات میگیره و دلت براشون تنگ میشه
به نظر من اصلا حساسیت نشون نده و کاری کن که شرمنده شن
همیشه بدی ها رو با خوبی جواب بده و انسان های به ظاهر بد و از کارشون شرمنده کن
و دیگه اینکه مطمئنا هر چی دبیر سخت گیر تر باشه تو همون درس بچه ها موفق ترن
چون جدی تر درس می خونن
اینکه دبیرهاتون از سال ششم براتون امتحان و تحقیق گذاتشتن خیلی خوبه چون یه مروری براتون می شه به علاوه این که الان ابتدای سال جدیده هنوز درس هاتون اونقدر سنگین نشده
در مورد خنده نوشتت هم واقعا موافقم


مرسی
ساغر
8 مهر 92 11:57
سپیده باورت شه یا نشه من عاشق اسم های:
سپیده
سارا
اروین
هستم
قربونت برم اوناغلط میکنن به بهترین خواهر دنیا توهین کنن!
مگه تاکسی چیییییییه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من شوهر خالم تاکسی داره
بعدشم تو کلا دیوونه هستی
شوخیدم گلممممممممممممممم
دوستت دارم عزیزدلم



لطف داری عزیزم..
امروز یه اتفاقاتی افتاد که نگو
janan
9 مهر 92 18:13
بــاشــه هــرچــی تــو بــگــی گــلـــــــم
كيانا
9 مهر 92 20:21
سپيده اسم خيلى قشنگيه
SaYa
10 مهر 92 20:13
سلام عزیزدلم شروع سال تحصیلی بهت تبریک میگم
گلم...میدونی بعضی از افراد کمبوداشون دوست دارن با ناراحت کردن دیگران جبران کنن...
گاهی اوقات ما نمیتونیم در مقابلشون کاری انجام بدیم...
ولی شک نداشته باش که شخصیت ما به بهترین شکل ممکن نمایان میشه
از سخت گیری ناراحت نشو...من دوران راهنماییم میتونم بگم طلایی ترین روزای زندگیم بود و از این بابت خیلی خوشحالم
یکم بعضی چیزا فرق کرده با زمان ما..
عزیزم درس میره ولی رفتار موندگاره
تو با شخصیت خودت به همه ثابت میکنی که اون بچه ها چه شخصیتی دارن
ناراحت نباش و همه تمرکزتو بزار رو درست که آخر ترم ازت نمره های خوب میخوااااام♥♥♥♥♥♥


مرسی .خدا رو شکری ول کردن..
باید درس بخونم