وبلاگ جونموبلاگ جونم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات یه دخمل 13 ساله

یه شب توپ

1392/4/28 18:32
نویسنده : سوگند ❤سپیده
222 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همتون از اینجا بگم که همشو بخونین

دیشب عالی .خوب و باحال و بد بود

اول که افطاری خوردیم بعدش رفتیم پشت کامپیوتر و کلی اهنگ گوش دادیم دیدیم اینقد بچه ها اذیتمون میکنن که نگو

بعدش دیگه گفتیم برین پشت بام

خیلی حال داد  یکم اونجا بودیم و بچه هارو از بالا نگاه میکردیم که گفتیم بریم تو اتاق من درو قفل میکنیم

رفتیمو بعدشم درو قفل کردیم کلیدم دست سادات بد گذاشت رو تخت رفتیم پشت لب تاپو با وب کم عکس گرفتیم در اخر که میخواستیم بیایم پایین کلی نیست و درم قفل هیچ در دیگه ای هم نیست

منو اوا هی دنبال کلید میگشتیم کل تختو ریختیم پایین تختو کشیدیم این ور رو تختی رو دراوردیم حتی با اهن ربا کل فرشو گشتیم بعد همدیگه رو بغل کردیم سادات یه سال از منو محدثه بزرگ تره اس ام اس داد به دوستش شقایق که ما گیر کردیم اونم در کمال ناباوری گفت بهتر ایشالله 5 ساعت همونجا بمونین !!!!

سادات داشت با کمال خونسردی فلوت میزد و منو محدثه هم هی میگفتیم خفه شو دیگه

از اون طرف هم داد میزنیم میگیم در قفل شده بقیه فکر میکنن میخوای سر بچه هارو شیره بمالیم بچه ها هم اون پشت عروسی راه انداخته بودن دادو بیداد نزدیک بود درو بشکنن دیگه گرفتم زنگ زد مامانم گفتم مامان ما واقعا گیر کردیم یه کاری کن دیگه بگرد دنبال زاپاسش مامانم گفت بگیرین قشنگ بگردین پیدا میشه نه بابا غیب شده بود ما میگشتیمو ساداتو فوش میدادیم

بعد 45 دقیقه گشتن توی اتاق من که مثل کوره میمونه همه نا امید نشستیم بابام اومد بالا پشت در بعد گفت تک تک کلیدا رو امتحان میکنم نشد درو میشکنیم .

ماهم کمکی ترسیده بودیم.اوا میگفت حال یه شب اومدم خونه رهاشون تو هم گند زدی به امشب دیگه

هیچ کلیدی جواب نداد

تا که مامانم گفتش بیا این یکی رو امتحان کن تا من برم تبرو بیارم ساعت 12 هم کلید ساز نبود که

دیگه امتحان کردو در کمال ناباوری در باز شد

من دقیقا حس اون دانمارکی هارو داشتم اخه گلاب به روتون (دبلیوس شدید هم داشتم)

دیگه اومدیم پایین و سادات خوش و خرم گرفت میوه خورد بعد یکم هممون میده خوردیم و بعدشم رفتن در کل خیلی حال داد

 

بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله آویسا
28 تیر 92 18:50
سلام وب جالبی دارین. اگه مایلید با هم تبادل لینک کنیم. در ضمن آویسا تو جشنواره نی نی شکمو شرکت کرده اگه بهش رای بدین می تونه با لطف شما برنده بشه. کد آ ویسا 527 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید.ممنون
مامانی ارمیا وروجک
28 تیر 92 19:05
سلام.ارمیا جون به همراه پسرخاله ی گلش در مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده با کدهای 603 و 713 .محبت کنید و این دو کد رو با فاصله به 20008080200ارسال کنید.ممنون از مهربونی تون. لینک عکسا: علی جون http://www.niniweblog.com/images/festival92/713.jpg ارمیا http://www.niniweblog.com/images/festival92/603.jpg
خاله آویسا
29 تیر 92 14:06
منم شما رو لینک کردم
ساغر
31 تیر 92 19:09
عجب ماجرایی بود ها!جای منم خالی